مار کوتوله بوآ چقدر خطرناک است؟
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۷۳۷۸۸
گونه عجیب و غریب جدید مار کوتوله کشف شده در مناطق استوایی اکوادور «یادگار زمان» نامیده شده است.
به گزارش خبرآنلاین، این مار کوچک تنها حدود ۷.۸ اینچ طول دارد و متعلق به خانواده Tropidophiidae، گروهی از مارهای کوتوله غیر سمی است. این یافته به این معنی است که در حال حاضر ۳۴ گونه Tropidophis تایید شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وزارت محیط زیست اکوادور در بیانیهای اعلام کرد: این کشف نادر توسط محققان چند سازمانی انجام شده است که شامل مائوریسیو اورتگا آندراده، الکساندر بنتلی، کلودیا کخ، ماریو یانز-مونوز و عمر انتیاوسپه نتو میشود.
این گونه به خصوص منحصر به فرد است زیرا دارای "لگن وستیژیال" است، به این معنی که اگرچه بدون دست و پا است، اما هنوز استخوان های لگن دارد. این یک ویژگی اولیه است که در برخی از گونههای مارها یافت میشود و نشان میدهد که آنها از مارمولکهایی که میلیونها سال پیش دست و پای خود را از دست دادهاند تکامل یافتهاند.
یانز مونوز، که برای موسسه ملی تنوع زیستی کار می کند، به خبرگزاری فرانسه گفت: مارها "یادگار زمان هستند. آنها حیوانات باستانی هستند که پیدا کردن یا برخورد با یکی از آنها یک امتیاز است."
دانشمندان دقیقاً نمی دانند چه زمانی مارمولک ها پاهای خود را از دست دادند، اما اولین نمونه مار در دوره ژوراسیک، بین ۱۴۳ تا ۱۶۷ میلیون سال پیش، در آثار فسیلی ظاهر شد.
مدتی پس از انقراض دایناسورها در ۶۶ میلیون سال پیش، خزندگان متنوع شدند و به مارهای مدرنی تبدیل شدند که امروزه می شناسیم.
در حال حاضر بیش از ۳۰۰۰ گونه تایید شده مار روی این سیاره وجود دارد که ۶۰۰ گونه از آنها سمی هستند. اما دانشمندان ممکن است همه گونه ها را کشف نکرده باشند، به ویژه آنهایی که در مناطق دور افتاده زندگی می کنند.
در یک مطالعه جدید بر روی این گونه، محققان تأیید کردند که بوآ احتمالا بومی این کشور است، به این معنی که اکنون ۶ مار کوتوله وجود دارد که بومی آمریکای جنوبی هستند.
در این مطالعه آمده است که گونه جدید به دلیل نادر بودن باید یک گونه در معرض تهدید در نظر گرفته شود. اکنون، محققان به مطالعه این گونه برای تعیین چگونگی انجام تلاشهای حفاظتی ادامه خواهند داد.
به گفته وزارت محیط زیست، بوآ در بخشهای بسیار روستایی جنگلهای استوایی آمازون، از جمله کوهپایههای استوایی شرقی و جنگلهای کوهستانی همیشه سبز پایین زندگی میکند.
بوآ کوتوله از نظر رنگ آمیزی شبیه مار بوآ، مار بسیار بزرگتر دیگری است که در جنگل های بارانی آمریکای جنوبی زندگی می کند. بوآها با قطع خون رسانی طعمه ها را می کشند. آنها این کار را با حلقه زدن به اطراف قربانی خود و هدف قرار دادن سیستم گردش خون آن انجام می دهند.
این کشف گونه بر نیاز دانشمندان به انجام تحقیقات بیشتر در مناطق گرمسیری دورافتاده برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تنوع زیستی آنها تاکید دارد.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۷۳۷۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شک و تردید سالم است، اما در پزشکی میتواند خطرناک باشد!
فرارو- وقتی صحبت از اعتماد عمومی به میان میآید در پزشکی بر سر دوراهی قرار داریم. پس از وقوع پاندمی کووید که علم را تحت الشعاع سیاست قرار داد جای تعجبی نیست که اعتماد به علم پزشکی روندی فرسایشی را طی میکند. در واقع، اعتماد به پزشکان از ژانویه ۲۰۱۹ میلادی به این سو به پایین سطح خود رسیده است. در نتیجه، افراد بیش تری به دنبال صداهای کمتر متعارفی در عرصه سیاست هستند که به باورهای آنان نزدیکتر است و تمایل دارند آن صداها را بپذیرند. برای مثال، "رابرت اف کندی جونیور" از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باوری به واکسن ندارد و از جمله افراد بدبین نسبت به این موضوع قلمداد میشود. نتیجه برخی از نظرسنجیها از حمایت دو رقمی از او حکایت دارد. این میتواند زنگ خطری برای علم پرشکی باشد.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، این در حالیست که سیستم پزشکی در جلسات حضوری و هم چنین بولتنهای بهداشت عمومی به اعتماد متکی است. بی اعنمادی میتواند پزشکان را به سوی فرسودگی شغلی سوق دهد و باعث بروز نتایج منفیای برای بیماران شود که در صورت وجود اعتماد قابل اجتناب خواهند بود. زوال اعتماد به علم پزشکی و پزشکان تا حدی عامل افزایش نرخ سرخک در بین کودکان واکسینه نشده، عدم رعایت غربالگری سرطان توصیه شده و امتناع از مصرف داروهای پیشگیری کننده است. هیچ راه حل آسانی در این مورد وجود ندارد. اگر راههایی برای بازگرداندن و تقویت اعتماد به بیماران پیدا نشود جان افراد بیش تری از دست خواهد رفت.
در مورد پزشکان امریکایی این بی اعتمادی فضای نسبتا تازهای میباشد و پیشتر چندان موضوع بی اعتمادی به پزشکان مطرح نبود.
تردید نسبت به پزشکی معادل نیهیلیسم پزشکی نیست. دادههای پشت داروهایی که پزشکان تجویز میکنند و تصمیماتی که میگیریم نباید تنها در اختیار ما باشد. افراد حق دارند اعداد را بررسی کنند و در مورد ریسک و منافع خود تصمیم بگیرند. با این وجود، زمانی که این شک و تردید به ناباوری مذموم و جبران ناپذیر تبدیل میشود میبینیم که برخی از بیماران تصمیمات خطرناکی اتخاذ میکنند و زمانی که پزشکان با ناامیدی پاسخ میدهند این موضوع صرفا باعث جدایی و فاصله بیشتر بین پزشک از بیمار میشود.
اعتماد گاهی اوقات با ارائه واضح حقایق و ارقام قابل ترمیم است واقعیت آن است که اعتماد چیزی فراتر از توضیح اعداد است. پزشکان چیزهایی در مورد بدن به بیماران میگویند که قابل مشاهده نیستند. پزشکان تغییرات سبک زندگی و دارو را برای درمان یا پیشگیری از مشکلاتی که ممکن است توسط بیمار احساس نشوند توصیه میکنند. جراحان به نسخه عمیقی از اعتماد به نام قرارداد جراحی اشاره میکنند: این ایده که وقتی افراد زیر چاقو میروند به جراح خود اجازه میدهند که بدن شان را باز کند تا آنان را بهتر کند. این اعتماد را باید به دست آورد.
در مواقع اضطراری بیماران این فرصت را ندارند که انتخاب کنند به چه کسی اعتماد کنند و تصمیمات پزشکی باید عجولانه و حتی در کسری از دقیقه اتخاذ شوند. بنابراین، بخشی از کار پزشکان ایجاد رابطه سریع است. این تصمیم گیری زمانی که اعتمادی که پیشتر بین بیمار و پزشک وجود داشته اکنون از بین رفته دشوارتر میشود.
در پزشکی به ایده تصمیم گیری مشترک اشاره میشود که در آن تصمیمات پزشکی به طور مشترک توسط پزشک و بیمار برخلاف لحن پدرانه سالیان گذشته گرفته میشوند. در نتیجه، پزشک به بیمار خود نمیگوید چه کاری را انجام دهد در عوض اطلاعات لازم را به او ارائه میدهد تا بیمار بتواند مسیری را که برایش مناسب است انتخاب کند. اگر بیمار نخواهد یا نتواند آن چه را که پزشک مطرح میکند باور کند دانش پزشکی بی فایده میشود.